131

فقط تویی که می توانی داد عدالت سر دهی،

چون تو ،زاییده ی حقی.

اللهم عجل لولیک الفرج

 

- یک چشم زدن غافل از آن شاه نباشیم/شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم

+ خدایا، این دیدگان ِبی فروغ ما را به جمال مهدی (عج) منور بگردان.الهی آمین.

- بزرگوارا آخر تا به کی دوری و دیری؟

+ این سر به فدای دل ِمهربانت ارباب.

 

 

 

130

چند روز پیش که با دوستم حرف می زدم

همش گلایه داشت که تا این سن هیچ خوشی نداشتیم و نسل سوخته ایم و ...

ولی بعد از تلفن اون من فکر کردم

واقعا خوشی نداشتم؟واقعا زمان هایی بوده که به ناراحتیم بگذره؟

خوب خوش بختانه منُ چیز های کوچیک خوشحال میکنه!

مثلا اگه یه دوست برام رژ بخره،

یا پیدا کردن کتاب داستانی که مدت هاست دنبالشم،

یا وقتی تو یه خیابون داری راه میری یه بوی عطر یا ادکلن خوب به مشامت بخوره،

یا حتی شنیدن یه آهنگی که یه دوست ازت تقاضا داره گوشش کنی و نظرتو بهش بگی،

اینکه نظرت برای اطرافیانت خیلی مهم باشه و یا حتی حضورت توی مهمانی هاشون،

مثلا اگه هوا بارونی باشه و در بالکن باز باشه و من یه لیوان چایی دستم باشه،

ناخود آگاه حس خوبی بهم القا میشه،

یا اینکه موقع بی حوصلگیم برقصم...خیلی انرژی میگیرم در حدی که غم هام فراموشم میشه،

یا اینکه تو جاده حتی اگه تک و تنها هم باشم شیشه های ماشین ُ بدم پایین و آهنگ مورد علاقه مو با صدای بلنـــــــــد گوش بدم،

یا حتی بیرون رفتن با دوستانم  که خیلی بچه های باحال و خندونی هستن،

یا خوردن معجون ِ همیشگی تو کافه "شانار"،

یا اگه دلم بگیره ماشین ُ بر میدارم میرم روی یکی از صندلی های دور دریاچه میشینم به دریاچه نگاه میکنم،

به عظمت خدا،به اون همه قشنگی،

اصلا همین که داداشم میاد من ُ انگولک میکنه و اذیتم میکنه باعث شادیمه،

همین که با مامان شوخی و خنده داریم و گاهی واسه کل عالم نسخه می پیچیم باعث خوش حالیمه،

همین که یه خدا دارم که همه چیز داره و قراره منو به تک تک آرزوهام برسونه و همدم و هم راز تنهاییامه،

تنها امیدمه تو نا امیدی های زندگیم و دست گیرم تو همه ی از مشکلات زندگی،

پس فعلا همه چیز داغون نشده.

 

+ خداجون!شکرت.

129

همین قدر من از گم شدن عینکم می ترسم،که یه بیمار ریوی از گم شدن اسپری ِش...

این همه درس خوندی که چی؟نمره چشمت شد 3 که چی؟

تازه اونم هر دو چشمت نه فقط یکی!

این همه حسرت ِ یه استخر رفتن رو با خودت به دوش کشیدی که چی؟
[البته حالا استخر خیلی مهم نیست،هدف جاهایی هست که آب وجود داره و شیشه عینک خیس میشه]

این همه حسرت زیر بارون نرفتن رو به دوش کشیدی که چی مثلن؟

که شیشه عینکم خیس میشه حال تمیز کردن ِشو ندارم ترجیح میدم از پشت پنجره به بارون نگاه کنم،

این همه مسخره کردنآی حامد ُ - پسر عموم - به جون خریدن که چی؟

این همه حامد تیکه مینداخت که تو پتانسیلش ُ داری ، بیا یه عینک برف پاک کن دار بساز ببر جشنواره خوارزمی معروف شو و ملت ِ عاشق ِ عینکی رو به آرزوشون برسون...هه

این همه با بچه ها نرفتی والیبال بازی کنی از ترس اینکه توپ بخوره تو صورتت و احیانا شیشه عینکت بشکنه و مثه کمال الملک بره تو چشمت و کور شی که چی؟

و مجبور باشی بگی من میخوام شطرنج بازی کنم.

ولی خوب باز هم ناشکر نیستم و اگه مثه رسول پرویزی اگه عینک نداشتم و بعدش کلی داستان درست میشد خیلی بد تر بود که!

بعد شب که میای دراز می کشی رو تخت،عینکتُ در میاری

میذاریش روی میز کنار تختت

به این فکر میکنی اگه امشب زلزله بیاد، اون وقت عینک من زیر آوار بمونه

یا اگه خیلی خوش شانس باشم بعد از زلزله و کلی گشتن با شیشه های خرد و خاک شیر پیداش کنم

چه خاکی به سرم بریزم؟

نه میتونم درست حسابی راه برم نه میتونم تضمین کنم اگه بدون عینک راه برم تو چاه نیفتم

یا حتی پا روی چیز عجیبی یا موجود زنده ای چیزی نذارم

وابستگی به چیزی که خیلی نیازته و اگه نباشه رسما لنگ و تعطیلی، خیلی بده

حالا این به کنار

چشمم نمی بینه و ضعیفه ولی وزن ِاین عینک زپرتی رو باید بینی م متحمل بشه

اونم مجانی،تو دوره ای که کسی کلنگ مفت به قبر باباش نمی زنه

بد تر این حرفا قیافه ی خودم با عینکه که زمین تا آسمون با خود ِاصلیم متفاوته

هر کسی من ُ از دور ببینه یقینا میگه عجب بچه خرخونیه،این بهش میاد معدل الف و فلان و اینا باشه

اصن بهش نمیاد اهل گشت و گذار و سینما و شیطنت و انداختن سوسک تو کیف رفقا باشه

فقط بهش میاد تا حالا درس خونده باشه

از بس این حرفا رو از زبون این و اون شنیدم که خودمم باورم شده

که اصلا گاهی وقتا خوشم میاد از کسایی که تازه باهاشون آشنا شدم تصورشونو نسبت به من بگن

مثلا فکر میکنن من آدم مغرور و جدی هستم

در صورتی که در جمع های دوستانه اصلا همچین چیزی صحت نداره

یا اینکه فکر میکنن من خیلی خودمُ دست بالا میگیرم

در صورتی که بعد از چند بار معاشرت میگن که "خاکی تر از تو تا حالا ندیدیم"

یا اینکه میگن "تو نمردی بس که خندیدی،اصلا تو ناراحتم میشی"

در صورتی که من خیلی غم تو دلم دارم و اون لحظه اونا یادم نیستن

خوش بختانه این زندگی اینقدر دلیل برای ناراحتی داره که با کور سوی امید من به دنبال خوشی ها و لحظه های خوب می گردم

خوشم میاد

ظاهر غلط اندازی دارم که به قدرت و ابهتم کمک میکنه

حالا برم خدارو شکر کنم ظاهرم شبیه آدما ضعیف و بی حال نیست!

 

+خدایا،دلمو به کرم بی انتهات گره زدم.

- امام محمد باقر (ع) فرمودند: هر كس یك بار آیه الكرسی را بخواند خداوند هزار ناراحتی از ناراحتی های دنیا و

 

 هزار سختی آخرت را از او دور می كند كه كمترین ناراحتی دنیا فقر و كمترین سختی آخرت فشار قبر است.

 

 

 

128

+ برای اینکه زندگی یکم از این رکود و حالت یکنواختی دربیاد آدم میتونه کارایی کنه که حالش در لحظه ،خوب باشه،مثلا همیشه -ما راست ذست ها- با قاشق در دست راست و چنگال در دست چپ غذا میخوریم،حالا بیایم جای این دو تا عوض کنیم!یا همیشه با دست راست گوشیمونو چک میکنیم و کارامونو انجام میدیم،حالا سعی کنیم با دست چپ انجام بدیم!و خیلی کارای دیگه...هم لذت می بریم هم نیمکره ی سمت راست مغزمون فعال تر میشه.

 

+بوده است یار بی من اگر دوش بارقیب/یا من به قتل می رسم امروز یا رقیب هاتف

+میگن وقتی آدم تنهاست،بی کسه،دلگیره،ناخوشه،خدا بهش نزدیک ترین حالت ممکنه.

 

127

 

 

+دیروز وسط درس یکی از فانتزیام یادم اومد،نوشتمش،دقیقا شد دو برگه آ 4 .اصن دهنم سرویس شد.

- آیا میدونستید که اگر یه ماهی ِ قرمز رو توی اتاق ِ تاریک قرار بدید کم کم رنگش سفید میشه؟منم تا همین لحظه نمیدونستم.

+ از آدمای خلاق خوشم میاد.

- دلم یه مسافرت میخواد.اونم با دختر عموم ز.بریم یه جای هیجان انگیز.مثلا یه قسمتی از سواد کوه.اونجاییش که حتی به خواب بشر هم نیومده.

 

+ خدایا،من عاشقتم.می فهمی؟؟

عشق یه چیزیه که باعث کشش دو نفر به هم میشه.دو نفری که همدیگه رو دیدن و بعضی اخلاقای طرف جذبشون کرده.حالا فارغ از جنسیت.ولی تویی که من هنوز ندیدمت.ولی باز دوستت دارم.ولی باز عاشقتم.ولی هر لحظه و لحظه به یادتم.وقتی می بینم یه جنین توی وجود یه بانو داره شکل می گیره.وقتی که از آب بی رنگ گل رز خوشگل به وجود میاد.وقتی که به ناخنای دستم نگاه میکنم و میگم چطور ممکنه این ناخنی که تا الان به گوشت دستم چسبیده بود با گذشت زمانی از گوشت جدا میشه و بلند و بلند میشه....اینا همه یعنی تو.یعنی وجوده تو.یعنی اینکه هستی.مرسی.مرسی بابت همه چیز.

126

اصن نمیدونم چه حکمتیه؛

آدم که درس داره،عاشق میشه،شاعر میشه،نویسنده میشه،فیلسوف میشه،متفکر میشه...

کلن دقیق تر به اطرافش نگاه میکنه که یه روزنه ای باشه که از درس فرار کنه.

2

من مردای قوی رو دوست دارم،مثل بابام

کسی که بارش رو دوش کسی نباشه

کسی که تو یه خونواده ی خیلی معمولی بزرگ شده باشه

خودش درس بخونه

خودش کار کنه،که حتی پول تو جیبیشو باباش بهش نده

چون روش نمیشه از باباش پول بخواد

بعد پولاشو جمع کنه واسه خرید چیزای ضروریش و یا شایدم خوش گذرونی های مجردیش

خودش خرج خودشو در بیاره

خودش استقلال داشه باشه

کسی که اگه پدرش دو هفته کارت بانکیشو شارژ نکرد نگران بی پولی نباشه

کسی که زندگیشو خودش،با دستای خودش، از صفر بسازه

یه آدم بلند پرواز

کسی که مثلا آرزو داشته باشه بشه رئیس ِبزرگ ترین بیمارستان شهر

کسی که کوتاه نیاد

کسی که بجنگه واسه هدفش،واسه آرزوش

یه آدم سخت کوش،یه آدم مودب که متانتش زبان زد باشه

یه کسی که تا حالا کسی ازش نرنجیده

یه آدم شوخ و بذله گو که بع موقع بلد باشه اطرافیانشو شاد کنه نه اینکه لوده بازی دربیاره

کسی که همه حرفاش به موقع باشه ...

 

 

 

 + ازین وبلاگایی که قالب وبلاگشون مشکیه بدم میاد.

 - یه داداش دارم که اصلانم فکر نمی کردم قدرت درکش تو بعضی مسائل اینقدر بالا باشه.

 

خدایا،من ایمان دارم به قدرت و حکمتت،ولی خوب تو خودت این بنده ی حقیرتو می شناسی،میدونی چقد نمک نشناسه،میدونی چقد احمقه که حکمت کارای تورو نمی دونه و حتی نمی خواد حکمت بعضی کاراتو درک کنه،خودت هواشو داشته باش،نذار دلش بشکنه،نذار ازین خرد تر بشه،نذار شخصیتش داغون شه،نذار پیش باباش که اینقدر دوستش داره خوار شه،همیشه قدرتمند نگهش دار.بنده ت قول میده همون قدر که تو بهش بلندی دادی سرشو بندازه پایین.همون قدر که تو هواشو داشتی متواضع تر بشه.همون قدر که تو آبروشو خریدی حواسش باشه که به آبرو و شخصیت کسی خدشه وارد نکنه.دوستت دارم مهربون.

49

خیلی خوبه آدم توو زندگیش کسایی رو داشته باشه

نه پدر و مادر و اعضای خانواده ش

نه یه کسی که تا دهن وا کنی شروع کنه به سرزنشت

نه کسی که حرفاتُ بشنوه و نادیده بگیره

نه کسی که خودشو به کوچه علی چپ بزنه

نه کسی که اصلا نفهمیده چی گفتی و الکی سر تکون بده

کسی که بفهمَت

حال ِتو درک کنه

بهت راه حل بده

الکی غر نزنه

خدایا ممنونم بخاطر "میم ِمهربون"

2

کسی که زیاد توو حرفاش میگه:بی خیال

بیشتر از همه فکر و خیال داره

فقط دیگه حوصله ی بحث نداره.

3

یه گودزیلا داریم توو خونمون

نه اینکه هیکلش گنده باشه ها نه

فقط داداشم دهه هشتادیه

اصلا نمیشه جمعش کرد

ماشاالله حریف نداره

ما هم سن این بودیم داشتیم خاله بازی می کردیم

حالا این دغدغه اش به روز شدنش تو اینستاگرام و فیس بوکه.

4

این روزهایم به تظاهر می گذرد...

تظاهر به بی تفاوتی!به بی خیالی!به شادی!

به اینکه مهم نیست!

اما چه سخت می کاهد از جانم این نمایش...



*یکی از قوانین نیوتن میگه :هروسیله ای که مامانت جمع کنه حتماگم میشه.

**خدایـــــــا،امیدمُ ناامید نکن.